ابراهیم(ع) و ورود فرشتگان به منزل ایشان، فرشتگان بر ایشان سلام میفرستند و این گونه تکریم میکنند. آن حضرت(ع) نیز با پذیرایی کامل و انداختن سفره غذا میکوشد تا نسبت به مهمانان خود تکریم روا دارد و احترام و حرمت ایشان را نگه دارد. (ذاریات، آیات 24 و 25؛ هود، آیه 69؛ حجر، آیات 51 و 52)
از جمله شیوههای تکریم و احترام به مهمان آن است که در جای خوش و بهترین مکان او را بنشانیم و به استقبال و بدرقه او برویم. (همان و نیز یوسف، آیه 100) مراعات مکانت مهمان و ایجاد امنیت، آرامش و آسایش و رفاه (همان و نیز هود، آیه 78؛ حجر، آیات 68 و 69) از دیگر کارهایی است که شخص میتواند در مقام تکریم مهمان انجام دهد.
احسان و کمک به والدین و پرهیز از نشان دادن خستگی در پذیرایی و مواظبت و مراقبت از ایشان در سالخوردگی و ناتوانی، از دیگر شیوههای تکریم و احترام بزرگ هاست که در آیاتی از 99 و 100 سوره یوسف و آیات 23 و 24 سوره اسراء به آن اشاره شده است.
حرمت و احترام قانونهای مکتوب و شفاهی که در قالب آداب و رسوم و هنجارهای اخلاقی و عقلایی در جامعه رواج یافته و نیز تکریم و احترام اماکن مقدس نیز از مصادیقی است که در قرآن به آن اشاره شده است. از این رو از مردم خواسته شده تا به کلیسا، کنیسه، مساجد، معابد، کتب مقدس، مکه، فلسطین و قدس و مانند آن احترام گذاشته شود و مراعات حرمت این اماکن به طور کامل در دستور کار قرار گیرد. (حج، آیه 40؛ بقره، آیات 126، 191 و 198) به هرحال، انسان ها، موجودات دارای کرامت و احترام هستند و نمی توان بی دلیل بی حرمتی درباره ایشان روا داشت. از این رو خداوند همه بشر را مورد تکریم کلی قرار داده مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. خلاف آن نیز زمانی ثابت میشود که شخص خود کرامت و حرمت خویش را از میان بردارد و کارهای ناشایست و پست و رذیلتهای اخلاقی را انجام دهد. البته شخص با هر هنجارشکنی و بی حرمتی به همان میزان از حرمت و کرامت خود میکاهد و زمانی میرسد که دیگر از انسانیت کاملاً ساقط میشود و دوزخی میگردد. همان گونه که اگر انسانی، بی گناهی را به عمد به قتل برساند حرمت خون خود را تباه ساخته است، کافرانی که به جنگ خدا و اخلاق میروند، خون خود را تباه کرده و حرمت و کرامت خویش را از میان بردهاند.
به سخن دیگر، تکریم هر انسانی، یک اصل است و حرمت وی میبایست نگه داشته شود. هر چه انسان اخلاقی تر و فضایل اخلاقی در او و زندگیاش نمودارتر باشد، از احترام و کرامت بیشتری برخوردار است و هر چه برخلاف هنجارهای اخلاقی و شرعی عمل کند و قوانین را زیرپا گذارد و هنجارشکنی کند به همان میزان نیز از کرامت و حرمت او کاسته میشود و ارزش و اعتبارش کاهش مییابد. در حقیقت خود انسان است که کرامت و حرمت خویش را از میان میبرد و خود را سزاوار اهانت میکند. خداوند به عنوان نمونه در آیه 18 سوره حج بیان میکند که افرادی که در نزد خداوند خوار شدند، فاقد هر گونه احترامی هستند، چرا که خود حرمت خویش را نگه نداشتند و از کرامت الهی سود نبردند پس سزاوار بیحرمتی هستند. به عنوان نمونه کسی که به جنگ خدا و اخلاق میرود و به خدا و پیامبر(ص) اعلان جنگ میدهد، کرامت و حرمت خویش نگه نداشته و خود را سزاوار خواری و ذلت دانسته است. همچنین کسانی که احترام خود را نگه نمی دارند و گناه و جرم و قانون شکنی میکنند، به همان میزان، خواری را برای خود ثبت کرده و حرمت خویش را تباه نموده و کرامت خود را از میان بردهاند پس میبایست فقط خود را سرزنش کنند.
اینها گوشههایی از فرهنگ قرآنی درباره چرایی و چگونگی تکریم و احترام به خود و دیگران است. پرداختن به همه ابعاد آن بیرون از حوصله یک مقاله است و به همین مقدار در اینجا بسنده میشود.
حرمت نگه داشتن و احترام کردن یک عمل اخلاقی و هنجاری است. کسی که حرمت نگه میدارد در حقیقت حافظ اصول اخلاقی و سنتها و هنجارهای انسانی است. پس احترام نگه داری، نشانه شخصیت اجتماعی انسان است؛ زیرا با این عمل اخلاقی نشان میدهد تا چه اندازه خود را ساخته و در فضایل اخلاقی رشد کرده است.
+ نوشته شده در شنبه بیستم آبان ۱۳۹۶ساعت 0:21  توسط زهرا امیری |
داستان حضرت ابراهیم...برچسب : ابراهیم, نویسنده : zahraamiri بازدید : 191